مربی پژوهش، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان مازندران، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، مازندران، ایران
چکیده
سابقه و هدف: شناخت زیستگاه و چرخه حیات آفات، مبانی دانش کنترل جمعیت آفات را تشکیل میدهد و کاربرد آن در عملیات مبارزه با آفات دستاوردهای مطلوب زیستمحیطی و اقتصادی را برای جامعه به همراه دارد. در سالهایی که شرایط اقلیمی مساعد است فرصتی بهینه برای پوشش گیاهی و جمعیت حشرات گیاهخوار فراهم میشود، تا در افزایش جمعیت و پراکنش گستردهتر گونه خود بکوشند. بررسی دامنه کوههای البرز مرکزی در استان تهران در مناطق امامزاده هاشم و شمشک از سال 1380 تا 1400 نشان داد، گونه مرتعی Ferula ovina، در نواحی یادشده میروید و مهمترین آفت این گیاه، شبپره Malacosm castrensis میباشد که در مراحل لاروی آفت از این گیاه تغذیه میکند. حشرات ماده تخمهای خود را بیشتر بهطور گروهی در یک حلقه روی سطح به دور ساقه و شاخههای گیاه و درخت میزبان قرار میدهند و از این نظر به شبپرههای تخم انگشتری نیز مشهورند. مواد و روشها: انبوهی جمعیت گونه M.castrensisدر رویشگاههای گیاهی دامنه البرز جنوبی، بهطور ویژه، در دو رویشگاه Ferula ovina واقع در دامنههای کوهستانی در مناطق امامزاده هاشم و شمشک مشاهده و بررسی شد. برای انجام این تحقیق، جمعیت لاروها به روش نمونهگیری سیستماتیک- تصادفی برآورد گردید. روش کار بدین شرح بود که در سه نوار فرضی موازی به فاصله 50 متر از هم، به طول سیصد متر به سبک منظم تصادفی با فاصله 10 متر، لاروهای M. castrensisروی گیاه میزبان انتخاب شد. پس از تهیه عکس، شمارش لاروها انجام شد و با تلفیق تراکم این گیاه در واحد سطح (گونه غالب دو زیستگاه مورد بررسی بود)، جمعیت لاروهای این گونه برآورد شد. نتایج و یافتهها: نتایج نشان داد، لارو شبپرهای با نام علمی M. castrensis، مهمترین آفت گیاه F. ovinaدر مناطق یادشده است. لاروها در طبقه ارتفاعی 2000 تا 3200 متر زیست و تغذیه میکنند و تغییرات میزان درصد شیب و جهت شیب محدودیتی برای حضور لارو این گونه شبپره ایجاد نمیکند. جمعیت متوسط این لاروها 1171600 عدد در هکتار در منطقه امامزاده هاشم و 691200 عدد در منطقه شمشک بود. مشاهدات رفتار تغذیهای لاروها در دو منطقه یکسان و گیاه F. ovina، غذای انحصاری آنها بود و درصد پوشش و تراکم گیاه میزبان در دو منطقه یکسان ارزیابی شد. نتیجهگیری: نتایج نشان داد، میزان فراوانی غذا نمیتواند عامل تفاوت جمعیت لاروهای M. castrensis در دو منطقه باشد. با توجه به مشابهت نمودارهای آمبروترمیک در دو منطقه، شاخصهای کلان آبوهوایی نیز در دو منطقه یکسان ارزیابی شد. مشاهدات میدانی نیز در دو منطقه نشان داد، ذوب برف در منطقه امامزاده هاشم هفت تا ده روز نسبت به شمشک وقوع مییابد. بنابراین رویداد، انتساب تفاوت جمعیت در دو منطقه تحت بررسی را میتوان به تفاوتهای خرد دمایی در طول یک شبانهروز و طول دوره دوام یخبندان در بهار نسبت داد. بنابراین، برای مهار جمعیت شبپره M. castrensis بهوسیله پارازیتوئیدها، میتوان دانش لازم برای کنترل خسارت این گونه را با روشهای بدون کاربرد سموم فراهم نمود. بدینترتیب با تحقیقات بیشتر درباره دو عامل مرتبط با بومسازگان و اقلیم، میتوان روشهای مدیریت تلفیقی این شبپره را تکمیل کرد.
Survey of Malacosma castrensis (Linnaeus) (Lepidoptera: Lasiocampidae) in central Alborz
نویسندگان [English]
Farhad Azhir
Research instructor, Mazandaran Agricultural and Natural Resources Research and Education Center
,(AREEO), Mazandaran , Iran
چکیده [English]
Background and objectives: Knowing the habitat and life cycle of pests forms the basis of the knowledge of pest population control, and its application in pest control operations brings favorable environmental and economic achievements for society. In the years when the climatic conditions are favorable, an optimal opportunity is provided for the vegetation and the population of herbivorous insects to try to increase their population and spread their species more widely. A survey conducted in the central Alborz mountains in Tehran province, specifically in the Imamzadeh Hashem and Shamshak areas, from 1380 to 1400 revealed that the pasture species Ferula ovina grows in these regions. The most significant pest of this plant is the moth Malacosoma castrensis, whose larval stages feed on it. Female moths typically lay their eggs in groups, forming rings on the surface around the stems and branches of the host plant. Methodology: The outbreak of M. castrensis species in the plant habitats of the southern Alborz slopes, in particular, in two F. ovina habitats located in the mountain slopes in the Emamzade Hashem and Shemshek regions, was observed and investigated. To carry out this research, the population of larvae was estimated using a systematic-random sampling method. The working method was as follows: in three imaginary parallel strips, 50 meters apart and 300 meters long, in a regular random style with a distance of 10 meters, the larvae of M. castrensis were counted on the selected host plant. After taking photos and combining the density of this plant per surface unit, which was the dominant species of the two investigated habitats, the larval population of this species was estimated. Results: The conclusion is that the most important pest of the F. ovina plant is moth larvae with the scientific name M. castrensis. It lives at an altitude of 2000 to 3200 meters, and the percentage of slope and the direction of the slope do not create a limit for the presence of this type of moth. The average population of these larvae was 1,171,600 per hectare in the Emamzadeh Hashem region and 691,200 in the Shemshak region. Since the observations of the feeding behavior of the larvae were the same in the two regions, and the Ferula ovina plant was their exclusive food, the percentage of coverage and density of the host plant was evaluated as the same in the two regions. Conclusion: The abundance of food cannot be the reason for the difference in the population of Malacosma larvae in the two regions. Due to the similarity of the ambrothermic diagrams in the two regions, the macro weather indicators were also evaluated the same in both areas. Field observations in the two regions showed that snow melting occurs seven to ten days earlier in the Emamzade Hashem region compared to Shemshek. According to this event, the population difference in the two regions can be attributed to the micro-temperature differences during day and night, as well as the duration of the freezing period in spring. It is concluded that controlling the population of the moth M. castrensis through parasitoids is feasible. By providing the necessary knowledge and methods that do not involve poisons, the damage caused by this species can be managed. Therefore, further research on ecosystem-related and climatic factors is needed to develop integrated management methods for this moth.