ممشلی, عبدالمطلب, نعیمی, محمد رضا, امیراحمدی, رحمت الله. (1404). سیاست های ناکارامد کشاورزی و اثرات اقتصادی و اجتماعی ان بر کشت پنبه در استان گلستان از دهه ۴۰ تا کنون. سامانه مدیریت نشریات علمی, 12(2), 78-57. doi: 10.22092/ijcr.2025.368661.1235
عبدالمطلب ممشلی; محمد رضا نعیمی; رحمت الله امیراحمدی. "سیاست های ناکارامد کشاورزی و اثرات اقتصادی و اجتماعی ان بر کشت پنبه در استان گلستان از دهه ۴۰ تا کنون". سامانه مدیریت نشریات علمی, 12, 2, 1404, 78-57. doi: 10.22092/ijcr.2025.368661.1235
ممشلی, عبدالمطلب, نعیمی, محمد رضا, امیراحمدی, رحمت الله. (1404). 'سیاست های ناکارامد کشاورزی و اثرات اقتصادی و اجتماعی ان بر کشت پنبه در استان گلستان از دهه ۴۰ تا کنون', سامانه مدیریت نشریات علمی, 12(2), pp. 78-57. doi: 10.22092/ijcr.2025.368661.1235
ممشلی, عبدالمطلب, نعیمی, محمد رضا, امیراحمدی, رحمت الله. سیاست های ناکارامد کشاورزی و اثرات اقتصادی و اجتماعی ان بر کشت پنبه در استان گلستان از دهه ۴۰ تا کنون. سامانه مدیریت نشریات علمی, 1404; 12(2): 78-57. doi: 10.22092/ijcr.2025.368661.1235
سیاست های ناکارامد کشاورزی و اثرات اقتصادی و اجتماعی ان بر کشت پنبه در استان گلستان از دهه ۴۰ تا کنون
چکیده سابقه و هدف: این پژوهش به بررسی سیاستهای ناکارآمد کشاورزی و پیامدهای اجتماعی و اقتصادی آن بر کشت پنبه در استان گلستان از دهه ۴۰ تاکنون میپردازد. مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی-توسعهای و از نظر روش گردآوری دادهها، ترکیبی از روشهای میدانی و کتابخانهای است. مواد و روش ها: پژوهش با رویکرد آمیخته (کیفی و کمی) و از نوع اکتشافی انجام شده است. در بخش کیفی، دادههای جمعآوریشده با استفاده از روش گرندد تئوری و تحلیل محتوای دیدگاههای نخبگان مورد بررسی قرار گرفت و بر اساس آن، پرسشنامهای طراحی و در اختیار کشاورزان منتخب، که از طریق روش نمونهگیری گلولهبرفی انتخاب شدند، قرار گرفت. نتیجه گیری: نتایج حاصل از رویکرد تفسیری ساختاری، که با استفاده از تکنیک دلفی فازی و ماتریس خودتعاملی تحلیل شد، نشان داد که در میان عوامل اقتصادی، روشهای نوین آبیاری و پایداری تولید در سطح ۱، رفاه اقتصادی، زیرساختها، اصلاحات اراضی و درآمد کشاورزان در سطح ۲، و بهرهوری نیروی کار، دسترسی به نهادهها، سرمایهگذاری و اشتغال در سطح ۳ قرار دارند. مدلسازی معادلات ساختاری نیز رابطه مثبت و معناداری بین تغییر الگوی کشت و پیامدهای اقتصادی (ضریب ۰.۵۶۵) را تأیید کرد. از منظر عوامل اجتماعی، متغیرهای افزایش تراکم کشت، کاهش آلودگی منابع طبیعی وتوسعه پایدار روستایی در سطح ۱، اعتبار و منزلت اجتماعی و تغییر نگرش به کشاورزی در سطح ۲، و اعتماد اجتماعی، دانش و آگاهی، اصلاح الگوی مصرف آب، تغییر در شیوه کاربری زمین و مشارکت اجتماعی در سطح ۳ جای گرفتند. تحلیل معادلات ساختاری همچنین نشان داد که بین تغییر الگوی کشت و پیامدهای اجتماعی، رابطه مثبت و معناداری با ضریب ۰.۸۸۲ وجود دارد. نتیجه گیری کلی: بهطور کلی، نتایج این پژوهش نشان میدهد که سیاستهای کشاورزی در استان گلستان تأثیر بسزایی بر الگوی کشت پنبه و پیامدهای اقتصادی و اجتماعی آن داشته است. توسعه زیرساختهای پایدار واصلاح سیاستهای کشاورزی میتواند به بهبود وضعیت معیشتی کشاورزان و افزایش بهرهوری تولید کمک کند. کلیدواژهها: سیاستهای کشاورزی، کشت پنبه، پیامدهای اقتصادی، توسعه پایدار کشاورزی
The Economic and Social Impacts of Ineffective Agricultural Policies on Cotton Cultivation in Golestan Province from the 1960s to the Present
نویسندگان [English]
abdolmotalleb mamashli1؛ mohammad reza .naeimi2؛ rahmat olla amir ahmadi3
1univercity azad republic.azadshahr.iran
2univercity azad republic . azadshahr.iran
3univercity azad republic . azadshahr. iran
چکیده [English]
Background and aim: This study investigates the ineffectiveness of agricultural policies and their economic and social consequences on cotton cultivation in Golestan Province from the 1960s to the present.
Methods and materials: The research is applied-developmental in nature, employing a combination of field and library data collection methods. A mixed-methods exploratory research design, incorporating both qualitative and quantitative approaches, was utilized. In the qualitative phase, data were gathered through grounded theory and content analysis of expert opinions. Based on this analysis, a questionnaire was designed and distributed to selected farmers, who were identified through snowball sampling. Results: Results from the structural interpretive approach, analyzed using the fuzzy Delphi technique and self-interaction matrix, indicated that among economic factors, modern irrigation methods and production sustainability were ranked at level 1, while economic welfare, infrastructure, land reforms, and farmers' income were ranked at level 2. Labor productivity, access to inputs, investment, and employment were categorized at level 3. Structural equation modeling (SEM) confirmed a positive and significant relationship between changes in crop patterns and economic outcomes (coefficient = 0.565). From a social perspective, variables such as increased crop density, reduced pollution of natural resources, and rural sustainable development were positioned at level 1. In contrast, social prestige, changes in agricultural perception, and trust in agriculture were placed at level 2. Social trust, awareness, water consumption reform, changes in land use patterns, and social participation ranked at level 3. SEM analysis further revealed a positive and significant relationship between changes in crop patterns and social outcomes (coefficient = 0.882). Conclusion: Overall, the findings of this research demonstrate that agricultural policies in Golestan Province have significantly influenced cotton cultivation patterns and their associated economic and social consequences. Developing sustainable infrastructure and reforming agricultural policies could enhance farmers' livelihoods and improve production efficiency.
کلیدواژهها [English]
Agricultural policies, cotton cultivation, economic outcomes, sustainable agricultural development
مراجع
آمار
تعداد مشاهده مقاله: 2
سامانه مدیریت نشریات علمی. طراحی و پیاده سازی از سیناوب